با بررسی تجربه برنامهریزی در کشور و به خصوص تجربه برنامهریزی پس از انقلاب اسلامی و نتایج حاصل از دو برنامه توسعه و بررسی مشکلات ناشی از اجرای آنها، خلأهایی در نظام برنامه ریزی کشور دیده میشود. در بررسی فرآیند برنامهریزی در کشور، به وضوح مشاهده میشود که نظام برنامهریزی کشور برای تدوین فرایند برنامهریزی دیدگاه درستی به برنامهریزی ندارد و آن را به چشم برنامهای مکانیکی مینگرد. از این دیدگاه مکانیکی، متغیرهایی که در مدلهای برنامهریزی گنجانده شدهاند، متغیرهایی هستند که اغلب از سوی کشورهای توسعه یافته مطرح شده و در عرصه جهانی متداول است. لذا بیشتر با شرایط کشورهای مذکور سازگاراند. البته منظور این نیست که الگوهای متداول قابلیت کاربرد در کشور را ندارد، بلکه بدین معناست که در مدلهای یاد شده باید متغیرهایی علاوه بر متغیرهای معرفی شده که از شرایط کشور نشأت میگیرند نیز لحاظ، و در تحلیل نهایی تأثیر داده شود.
نوع نگاه به فرایند برنامهریزی (مراحل برنامهریزی) نیز صحیح نیست. با دقت در فرآیند برنامهریزی مشخص میشود که این فرایند اغلب تا مرحله اجرای برنامهها طراح شده (البته به صورتی ناکارآمد) و به یکی از مهمترین مراحل فرآیند برنامهریزی، یعنی نظارت و ارزیابی پس از اجرا، چنان که باید در نظام برنامهریزی توسعهای مورد توجه قرار گیرد، توجه نشده است، میتوان گفت تنها روش نظارت و ارزیابی رسمی که پس از اجرای برنامهها در ایران وجود دارد، ارزیابی بودجهای برنامههاست.
یکی از وظایف عمده سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، که در شرح وظایف این سازمان در قانون برنامهوبودجه کشور نیز تصریح شده است، علاوه بر برنامهریزی، انجام نظارت و ارزیابی عملکرد دستگاههای اجرایی در کشور است. مشاهده واقعیتهای اقتصاد ایران و دقت در کاستیهای حوزه مذکور بیانگر این ضرورت است که سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور در جهتگیری نسبت به این مقولهباید ارزیابی سنتی موجود را به ارزیابی نوین تغییر دهد و مراحل آن را، که در برگیرنده شاخصهای ارزیابی، تدوین و تعیین معیارهای استاندارد عملکرد، سنجش یا اندازهگیری عملکرد با استاندارد، اطلاعرسانی به ارزیابی شونده، شناسایی راهکارهای بهبود است، در نظر گیرد و وضعیت ارزیابی عملکرد در کشور را که پیش نیاز توسعه کشور است اصلاح کند و بهبود بخشد.
انجام این مهم علاوه بر ضرورت برنامهریزی توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، مستلزم ایجاد زمینههای مناسب توسط سایر نهادهای تأثیرگذار در عرصه تصمیمسازی و برنامهریزی کشور است که در این میان، نقش مجلس شورای اسلامی و به ویژه کمیسیونهای تخصصی آن، به عنوان یکی از مهمترین ارکان تصمیمسازی، قانونگذاری و هدایت فعالیتها بسیار مهم است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |