در این مقاله سعی شده است تا با بررسی همه جانبه رویکرد سازمان یادگیرنده و مطالعه فلسفه، مبانی، اصول، ابزار و روشهای اجرایی آن، شرایط مطلوب را برای استفاده از این رویکرد در ایجاد تحول سازمانی به دست آورد. بررسی ریشههای تاریخی این رویکرد، نشان میدهد که در پیدایش این رویکرد، مباحثی چون یادگیری سازمانی، نگرش سیستمی و روانشناسی فردی و اجتماعی نقش اصلی را ایفا میکند. فلسفه این رویکرد، یادگیری مستمر افراد سازمان در جهت شناسایی محیط و سازگار کردن راهبرد سازمانی با این محیط است. نگرش سیستمی، توانمندسازی، آزادی اندیشه، کارگروهی و رهبری، اصول این رویکرد را تشکیل میدهند. ابزار معینی برای اجرای این رویکرد در سازمان پیشبینی نشده است، ولی هر گونه راهکاری که به توسعه دانش جمعی منجر شود، نقش به سزایی در این زمینه خواهد داشت.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |