رویکرد همهگیر به سرمایه اجتماعی، افزون بر دستاوردهایی که برای علوم اجتماعی در برداشته، سردرگمیها و گاه اشتباهاتی را هم در پی داشته است. برخی از این سردرگمیها مربوط به مقایسه میزان سرمایه اجتماعی در سطح بینالمللی است. بسیاری از پژوهشگران، شاخصهای سرمایه اجتماعی در جوامع مختلف را متفاوت دانستهاند؛ همین امر، مقایسه بین جوامع را در این زمینه دشوار ساخته است. از سوی دیگر و در سطح عمیقتر، تفاوتهای مهمی در تعاریف ارائه شده برای سرمایه اجتماعی از سوی نظریهپردازان مختلف، با دیدگاههای گوناگون، وجود دارد. به این ترتیب، ضرورت بررسی این دیدگاهها کلی را در این زمینه میتوان از هم تمیز داد: 1. سرمایه اجتماعی به عنوان ابزار پیوند اجتماعی؛ 2. سرمایه اجتماعی به عنوان ابزار تمایز اجتماعی. بیشتر تعاریف و شاخصهای ارائه شده برای سرمایه اجتماعی را میتوان در یکی از این دو دیدگاه جای داد. امروزه دیدگاه اول، در میان پژوهشگران از توجه و پذیرش بیشتری برخوردار است. در این دیدگاه، دو نوع سرمایه اجتماعی از هم تفکیک شده است: پیونددهنده و محدودکننده. استفاده از شاخصهای مناسب در این تفکیکهای نظری دارای اهمیت زیادی است. به همین دلیل در این مقاله برخی از برجستهترین تعاریف و شاخصهای ارائه شده برای سنجش سرمایه اجتماعی در دیدگاههای مختلف به بوته نقد و بررسی انتقادی گذاشته شده است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |