(پاراگراف نخست) با بررسی وضعیت اقتصادی و مالی جوامع مختلف در چند دهه اخیر ملاحظه می شود که تحولات بسیار وسیعی در محدوده وظایف و مسئولیتهای دولتها و حکومتهای جهان بوجود آمده است. اگر جنگ های جهانی اول و دوم را نوع مرزبندی در تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و . . . بدانیم مشاهده خواهیم کرد که تا قبل از جنگ بین الملل وظایف دولتها عموماً به حفظ نظم عومی، دفاع از مرزها و اندکی تأمین عدالت و امنیت داخلی محدود می گردید. در دوران بین دو جنگ دامنه مشارکت دولتها و اعمال سیاستهای اقتصاد ارشادی گسترش یافت وظایف جدیدی به عهده آنان واگذار شد که مستلزم پرداخت هزینه های بیشتر و در نتیجه دخالت افزون تر و کسب درآمد متنوع تر برای حکومت ها گردید.
پس از جنگ جهانی دوم تاکنون ما شاهد دگرگونیهای بسیار عمیقی در ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشورها در تمامی زمینه ها بوده و هستیم. بطوریکه در یکی دو سال اخیر با فروپاشی بسیاری بناهای کهنه اقتصادی و سیاسی، نظام های جدیدی پایه گذاری شده است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |