چنین می نماید که آگاهی فزاینده ای از نابسنده بودن سازگاری مدیریت دولتی، در تراز واحد و بخشهای اداری، نسبت به موقعیتها و تحولات محیطی در حال پدید آمدن است. این آگاهی می تواند به کوششی برای بهره برداری از امکانات پیوند میان واحدهای دولتی با محیط که تاکنون از آن بهره گیری کافی نشده است بینجامد. در تراز واحدهای دولتی، سرشت شبکه پیوندهای میان دولتها، گروههای فشار، گروههای هم سود، نمایندگان بهره گیران از خدمات دولتی و خود این بهره گیرا می تواند به گونه ای بسیار آشکار در آید. این می تواند نوعی از حکومت شبکه ای را پدید آورد که در آن سیاستهای کلی با نیازهای پیرامونی بیشتر سازگار است ولی از جهت درونی کمتر هماهنگ است. از این جهت سازمانهای دولتی می توانند مانند سازمانهای بزرگ خصوصی همان راه رشد و توسعه را بپیمایند که آنها پیموده اند: یعنی به سوی سازمانهای شبکه ای پیش بروند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |