با گذشت دو دهه از عمر با برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی و به ثمر نشستن برنامههای اول و دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی، تحولات اساسی در صنعت، فرهنگ، تکنولوژی را شاهده بودهایم. نظام اجرایی نیز که مجری آن سیاستهاست در مقاطع مختلف، با مشارکت مردم، در آنجایی که بوروکراسی منجر به کاغذ بازی، رشوه و فساد شده بوده، اقدام به تحول و نوآوری نموده است. ضرورت ایجاب میکند با توجه به ارزشهای اخلاقی حاکم بر نظام که منبعث از باورها و اعتقادات دینی است و دارای پیشینهای عظیم از همکاری و تعاون و همیاری در اسلام و ایران است، به بازنگری شیوههای تصمیمگیری و اجرایی بپردازیم و با کمک کارشناسان اجرایی، حوزوی، دانشگاهی و بهرهگیری از فرهنگ هشت ساله دفاع مردمی، مشارکت مردم در جایگاههای نمازجمعه، مساجد، مشارکت در واکسیناسیون فلج اطفال و . . . و با استفاده از تجارب مثبت و ارزنده دیگر کشورها به تدوین تئوری و تهیه الگویی به منظور مدیریت مشارکتی در نظام اجرایی اقدام کنیم؛ زیرا اهتمام به ارتقای معنویات و اخلاق در مدیران وجه تمایز اساسی بین مدیریت در اسلام و غیراسلام است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |