مشارکت در تصمیمگیری مفهومی چند چهره است؛ آن را میتوان از جنبههای گوناگون تجزیه و تحلیل کرد از جمله: موضوعاتی که پوشش میدهد، سطح سازمانی که در آن اجرا میگردد، میزان نفوذی که کارکنان اعمال میکنند، دامنه افرادی که در سیستم مشارکتی درگیر میشوند، و سرانجام از لحاظ مبانی قانونی، درجه موفقیت یک برنامه مشارکتی تا حدودی به سازگاری این ابعاد و تأثیر متقابل آنها بستگی دارد. به عنوان مثال، در سازمانها تجربه نشان داده است که فرمهای مستقیم مشارکت در سطوح پایین سازمان و فرمهای غیرمستقیم در سطح استراتژیک سازمان بیشتر موفق هستند.
مقاله حاضر که ابعاد و سازوکارهای تصمیمگیری مشارکتی را مورد بحث قرار میدهد، این امکان را برای سازمانها، در بخش خصوصی و دولتی، فراهم میسازد که در مرحله طراحی و استقرار برنامههای مدیریت مشارکتی، به ابعاد تصمیمگیری مشارکتی و نیز به این نکته توجه داشته باشند که ترکیبهای مختلف این ابعاد، طرحهای ساختاری متفاوتی را به وجود میآورد که ممکن است موفقیت مدیریت مشارکتی را تحدید یا ترغیب کند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |