


 
   ،    علی شیرین2
،    علی شیرین2  
   
                    مطالعه رابطه ابعاد ساختار سازمانی با عوامل اثرگذار بر آن همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. در مطالعات سازمان، از ابعاد ساختار با عنوان عوامل ساختاری و از عوامل اثرگذار با عنوان عوامل محتوایی نام برده شده است. در تقسیمبندی عوامل ساختاری تعدادی از دانشمندان علم سازمان و مدیریت از جمله رابینز (الوانی و دانایی فرد، 1374)بر پیچیدگی ، رسمیت وتمرکز تأکید دارند. دانشمندانی از جملههال (اعرابی و پارساییان، 1374) و دفت (اعرابی و پارساییان، 1376) عواملی همچون اندازه، اهداف، محیط، فرهنگ سازمانی و تکنولوژی را به عنوان یکی از عوامل محتوایی تعیین ساختار بر شمردهاند. از سوی دیگر، دانشمندان مختلف با روشهای متعددی به مطالعه فرهنگ سازمانی پرداختهاند و تقسیمبندیهایی از فرهنگ سازمانها ارائه کردهاند. این تقسیمبندیها مبتنی بر ویژگیهای فرهنگی است. در میان آخرین مطالعات انجام شده، دانیل دنیسون (Denison) چهار ویژگی درگیری، سازگاری، انطباق پذیری و رسالت را به عنوان ویژگیهای اصلی فرهنگ سازمانی برشمرده است. جنبههای مختلف فرهنگی اعم از زبان، سمبولها، الگوهای رفتاری و مفروضات اساسی و زیربنایی در یک سازمان نیمرخ فرهنگی آن سازمان را نشان میدهد. در این تحقیق رابطه عوامل ساختار سازمانی با ویژگیهای فرهنگی اعلام شده از سوی دنیسون مورد بررسی قرار میگیرد.
| بازنشر اطلاعات | |
|   | این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |