در طول دهه 1980 میلادی موج جدیدی از اندیشههای مدیریت شکل گرفت که بسیاری از یافتههیا قبلی اندیشهمندان در زمینه سازماندهی و مدیریت را زیر سئوال برد. به طور اخص، اندیشههای جدید با ارزش ساختارهای بوروکراتیک و کنترلهای سازمانی به مبارزه برخاستند. ساختارهای بوروکراتیک و کنترلهای سازمانی به دلیل هزینهای سنگین، فقدان پاسخگویی، و تأثیر مخربی که بر ابتکار و بهرهوری داشتند مورد انتفاد قرار گرفتند. حصارهایی که بین بخشهای مختلف یک سازمان وجود داشت، زیر آتش گرفته شد و همینطور لایههای سلسله مراتب سازمانی به خاطر تأثیر بازدارندهای که در برقراری ارتباطات سازمانی داشتند و هزینههای بالاسری غیرلازمی که ایجاد میکردند. قاطعتر از همه، گفته شد که روشهای قدیمی سرعت و کیفیت واکنش و پاسخگویی شرکت را نسبت به شرایط در حال تغییر کند و محدود میکند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |