نظام مالیاتی در کشورهای در حال توسعه هزینه بالایی را به جامعه تحمیل میکند، کارآیی کم، هزینه وصول بالا، اتلاف وقت مؤدیان و کارکنان و میزان وصولی کم و انحراف تخصیص بهینه منابع از جمله خصایص این نظام است. اصلاح نظام مالیاتی باید به مثابه بخشی از اصلاح نظام مالی و هسته اصلی سیاستهای تثبیت و تعدیل اقتصادی مورد توجه قرار گیرد و یکی از ابزارهای سیاست توسعه کشور باشد. کوچک کردن ساختار حکومت و کارآمد کردن آن از طریق کاستن از مخارج دولت، ضرورت اخذ مالیات را کم میکند و گاهی در راستای منطقی کردن، عادلانه کردن و قابل داوم کردن سیاستهای تثبیت است.
دور شدن از مالیاتهای غیر مستقیم، دور شدن از تکیه بر مالیات بر حقوقها و دستمزدها و مالیات بر شرکتها و در مقابل وسیعتر کردن پایه سیستم مالیاتی از راه تکیه بر مالیات بر مصرف و مالیات بر ارزش افزوده (VAT) از ضروریات اصلاح نظام مالیاتی است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |