حاکمیت خوب یکی از مدلهای تعالی حاکمیتی در عصر پیشِ رو است که به دلیل کاربرد آن از سوی بانک جهانی برای پایش ادواری حاکمیت در گستره جهانی، معروف شده است. بیشک، حاکمیت خوب نمیتواند مدلی جامع برای سنجش تعالی حاکمیت در همه کشورها با شرایط محیطی متفاوت باشد. از اینرو، هدف این پژوهش شناخت محدودیتهای ذاتی حاکمیت خوب با رویکرد انتقادی است تا بتوان با اقتباس از آن، مدلی مناسب را برای سنجش تعالی حاکمیت در ایران تدوین کرد.
این پژوهش از نوع انتقادی ـ تحلیلی است که در درجه نخست، محدودیتهای مدل حاکمیت خوب از طریق مصاحبه عمیق با خبرگان علمی، شناسایی و از طریق تحلیل محتوایی متون اسلامی، مدل اولیه حاکمیت شایسته اسلامی تدوین گردید. با تحلیل انتقادی مدل حاکمیت خوب از دیدگاه خبرگان و صاحبنظران، محدودیتهای کلیدی زیر آشکار گردید: 1. ابتنای مدل بر ارزشهای نئولیبرالیستی؛ 2. کمتوجهی مدل به حاکمیت چندسطحی؛ 3. تعمیم الگوی حاکمیتی کشورهای غربی به دیگر کشورها؛ 4. چارچوب علمی متزلزل و 5. تعارض ذاتی برخی از شاخصهای سنجش. این نارساییها در مجموع، قابلیت تعمیم این مدل را به ایران زیر سؤال برده است. از اینرو، تدوین مدل حاکمیت شایسته اسلامی، یک ضرورت راهبردی محسوب میشود که در این پژوهش با بررسی متون اسلامی، مدل اولیه آن با دوازده بُعد تهیه شد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |