پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، نظام سرمایه داری غرب احساس پیروزی کرد. این رویداد باعث شد که غرب به رهبری آمریکا و انگلستان با شتاب بیشتری در راه لغو مالکیتهای دولتی و توسعه مالکیتهای خصوصی قدم بردارند و بسیاری از کشورها از آن تبعیت کنند. فراگیر شدن این تفکر، هنری مینتزبرگ را مصمم کرد با انتشار مقاله ای به سردمداران نظام سرمایه داری هشدار دهد. او در این مقاله، مالکیت را به چهار دسته دولتی، تعاونی، غیرانتفاعی و خصوصی تقسیم می کند و توازن بین این چهار نوع مالکیت را شرط پیروزی و تداوم یک نظام فکری می داند. در همین راستا، افراد جامعه نیز به چهار گروه مشتری، ارباب رجوع، شهروند و تبعه تقسیم شده اند که براساس پنج الگوی اداره دولت از خدمات بهره می گیرند و در خدمت آن هستند. در بین پنج الگوی ماشینی، شبکه ای، کنترل عملکرد، خنثی و کنترل قانونی، مینتزبرگ الگوی کنترل قانونی را مناسب تشخیص می دهد. او بر این اساس پنج عنصر کلیدی انتخاب، اجتماعی شدن، راهنمایی، مسئولیت و قضاوت را بر می شمارد و در پایان نتیجه می گیرد که بی توجهی به این چهار نوع مالکیت، سقوط نظام فکری سرمایه داری را به دنبال دارد و پیروزی این نظام در گرو تعادل و توازن بین آنهاست.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |