عبدالحمید شمس، مسعود محمدی الموتی، محمود اسفندیاری سلوکلو،
دوره ۳۶، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش تدوین چارچوبی برای نهادی شدن موسسههای رتبهبندی اعتباری در ایران با در نظر گرفتنِ مولفههای نهادی و شرایط اجتماعی و اقتصادی است.
طرح پژوهش/ روششناسی/ رویکرد: روش انجام این پژوهش به صورت کیفی-تحلیلی و در قالب پارادایم تفسیری است که از نظر راهبرد دادهبنیاد است. برای گردآوری دادهها، ترکیبی از اطلاعات کتابخانهای و مصاحبه، و برای انتخاب نمونه از روشهای نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی استفاده شده است. یافتهها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی در شش دسته عوامل علّی، زمینهای، مداخلهگر، پدیدۀ محوری، راهبردها، و پیامدها جمعبندی شده و مدل اصلی پژوهش را تشکیل دادهاند.
یافتهها: بر اساس دادههای پژوهش، فرهنگ حاکم بر نهاد (استقلال و بیطرفی، رفتار حرفهای، و نظارت دقیق) و کسب مشروعیت (از طریق اعتمادسازی، تخصص، و ثبات و استمرار فعالیت) از مهمترین مولفههای نهادی شدن هستند. تضاد منافع از مهمترین چالشهای پیشاروی این نهاد است که راهکار آن نظارت دقیق و رویکرد خودنظارتی است.
ارزش/ اصالت: سهم دانشافزایی پژوهش حاضر این است که با تلفیق نظریههای نهادی و سازمانی، مدلی را برای نهادی شدن موسسههای رتبهبندی اعتباری ارائه میکند که نتایج آن بر کارایی و اثربخشی موسسههای رتبهبندی و بازار سرمایه اثر دارد.
پیشنهادهای اجرایی/ پژوهشی: پیشنهاد میشود نهادهای نظارتی استانداردهای سطح بالا را در زمینۀ رعایت رفتار حرفهای و تعیین دقیق مصادیق تضاد منافع تعیین کنند و مشوق فرهنگ خودنظارتی در شرکتهای رتبهبندی باشند.