توسعهپایدار برای پاسخ به معضلات اقتصادی، محیطزیستی و اجتماعی دنیای امروز از سوی دانشمندان مطرح و به طور گسترده توسط دولتها، نهادهای بینالمللی، شرکتهای تجاری و سازمانهای غیردولتی مورد پذیرش قرار گرفته است. پژوهش حاضر به دنبال تحلیل موانع نهادینه شدن سیاستگذاری توسعهپایدار و ارایه مدلی برای نهادینهسازی آن در ایران است. در این پژوهش، نظریه مبنایی به عنوان استراتژی پژوهش و روش مصاحبه و استفاده از اسناد و مدارک برای جمعآوری دادهها مورد استفاده قرار گرفت. مصاحبه به صورت نیمهسازماندهیشده با متخصصان دانشگاهی انجام شد و روش نمونهگیری آن، نمونهگیری نظری بود. تجزیه و تحلیل دادهها نیز با استفاده از نرمافزار اطلس تیآی انجام شد. یافته-های پژوهش نشان داد که مجموعهای از عوامل شناختی، نهادی- قانونی، سیاستی و اجتماعی، مانع نهادینهشدن سیاستگذاری توسعهپایدار در ایران است. در نتیجه نهادینهسازی سیاستگذاری توسعهپایدار در ایران نیازمند کاربست مدلی است که مبتنی بر این موانع و با استفاده از اسناد بینالمللی باشد تا با استفاده از تجربه سایر کشورها و نظرات متخصصان داخلی، انجام اقدامات و تغییراتی را در هر زمینه پیشنهاد دهد
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |