در سالهای اخیر دو دیدگاه در مورد مدیریت سازمانها با داوریها متفاوت درباره مدیران مطرح شده است. در یکی از این دیدگاهها که نگرشی اقتصادی و مادی دارد و به نظریه کارگزاری یا عاملیت (Agency theory) معروف است، مدیران افرادی معرفی میشوند که در پی منافع شخصی خود هستند و منافع فردی را بر منافع سازمان رجحان میدهند. در این دیدگاه باید در جستجوی راهکارهایی بود که اهداف مدیران و سازمان را در یک جهت هدایت کند و مدیر را از حالت کارگزار و عامل سازمان به خادم سازمان مبدل سازد. در دیدگاه دوم که نگرشی اجتماعی و روانشناختی دارد و به نظریه خادم بودن یا خادمیت (Stewardship Theory) مشهور است، مدیران خادمان سازمان شناخته میشوند که خود را وقف اهداف سازمان ساخته منافع جمع را بر منفعت فردی خود اولی میدانند. در مقاله حاضر کوشش شده است تا این دو دیدگاه مطالعه شوند و در جهت تلفیق آنها در موقعیتهای سازمانی، پیشنهادهایی ارائه شود.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |