مدتی است که مدیران شرکتهای تولیدی و حتی مدیران ادارات مختلف دولتی در مورد بهرهوری و تعاریف و ویژگیهای آن به بحث پرداختهاند و برای یافتن طریقی که از آن به بهرهوری بالاتری دست یابند، به تحلیل و بررسی مقالات مختلف دست زدهاند. این مقالهای کوتاه ولی خواندنی است برای مدیران به ویژه مدیران شرکتهای تولیدی، در زمینه بهرهوری و چگونگی افزایش آن، و در حقیقت چگونگی اهمیت دادن به آن.
اکثر نویسندگان مدیریت، بهرهوری را نسبت ستادهها به دادهها بیان میکنند. البته باید توجه داشت که اگر میخواهیم بهرهوری را محاسبه کنیم، این نسبتها را باید با یک واحد معقول اندازهگیری کنیم. مخصوصاً اگر بخواهیم بهرهوری دو کارخانه را با هم بسنجیم. برخی دیگر نسبت ستاده به نیروی کار گذاشته شده را مطرح کردهاند، و برخی دیگر سود شرکت به هزینههای آن را در نظر گرفتهاند. بحث ما رابطه فرمول بهرهوری و کمی کردن قضایا نیست، چرا که تکنیکهای کمی مدیریت میتواند این معضل را برطرف کند و داشتن یک شاخص صحیح، کار را در این رابطه یکسره میسازد. پس بحث ما چیست؟ این سؤالی است که برای شما خواننده عزیز اکنون مطرح شده است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |