دوره 27، شماره 2 - ( تابستان 1393 )                   دوره27 شماره 2 صفحات 28-3 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


، mgharun@ymail.com
چکیده:   (8006 مشاهده)
خالی‌ماندن ظرفیتهای کاردانی و کارشناسی در دو سال گذشته از سوی مسئولان نظام آموزش عالی، نشانگر پیروی از الگوی نامناسب توسعه آموزش عالی و بیانگر اتلاف منابعی است که از چند عامل ناشی شده است. بیان این حقایق از سوی مسئولان نظان آموزش عالی و تداعی نتایج پژوهشهای انجام شده در ده سال قبل در مؤسسۀ پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی، ما را برآن داشت تا با مروری بر آن نتایج و اشارهای به حقایق موجود، این حقیقت را واکاوی و برای توجه به روندها و اعتماد و دقت در کاربست نتایج پژوهشها، دوباره توصیه‌هایی را بیان کنیم. این بررسی نشان داد که اولین و بارزترین انحراف صورت گرفته در سیاستهای توسعه‌بخش، گسترش بی‌رویۀ جریان های موازی آموزش عالی دولتی حضوری بدون رعایت ساختار پیشنهادی بر حسب گروه و مقطع و اثربخشی ضعیف دوره های علمی کاربردی است. پس از آن، عدم حمایت عملی از دورههای تحصیلات تکمیلی در قطبهای کیفی آموزش عالی، ابقای تمرکز و مداخله غیر عادی، مسیرهای موازی با عملکرد فراقانونی و تداخل در وظایف، فقدان یک نظام ارزشیابی کیفیت و اعتباربخشی آموزش عالی در سطح ملی است و تداوم روندهای نامطلوب توسعۀ بخش خصوصی، همچنان مانع تحقق نقش کارا و رقابتی آنها در قالب یک الگوی نخبهگرای پاسخ‌گو به نیازهای توسعۀ پایدار است. در پایان، اصول کلی توسعۀ ظرفیت متوازن و کارآمد شرح داده شده است.
متن کامل [PDF 1546 kb]   (2289 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: مدیرت دولتی
دریافت: 1394/2/9 | پذیرش: 1394/2/9 | انتشار الکترونیک: 1394/2/9

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است.