بی‌تردید جایگاه تکنولوژی در بازدهی صنعتی و بهره‌وری نظام تولیدی هر کشور، نقش عمده‌ای ایفا می‌کند. این بدان معناست که نوع و سطح تکنولوژی و چگونگی تلفیق آن در هر بخش از صنعت کشور، نه تنها گویای سطح ارتقا یافتگی فنی است، بلکه میزان آمادگی آن بخش برای بهبود روشها و مدیریت بهره‌وری را نیز نمایان می‌سازد. از این رو، موضوع شناخت عناصر یک "سیستم تکنولوژیک" و نظام برنامه‌ریزی و مدیریت مناسب برای انتقال آن سیستم به کشور، مقوله‌ای استراتژیک محسوب می‌شود. به بیان دیگر، گزینش عقلایی هر سیستم تکنولوژیک برای جذب در نظام تولیدی کشور نمی‌تواند بدون برخورداری از یک الگوی سازگار با شرایط و متغیرهای استراتژیک در سطح ملی انجام گیرد. تدوین این الگو، سرآغاز "مدیریت تکنولوژی" در کشور به شمار می‌آید که بی‌شک راهگشای "بازمهندسی" سیستمهای موجود و زمینه‌ساز ارتقای سطح بهره‌وری ملی خواهد بود.
| بازنشر اطلاعات | |
 |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است. |